کنار شادی های رمیده ی پس از باران
زانو می زنم
و رطوبت خسته ی ابرها را
در آغوش می فشرم
نوروز خوانان
سرودهای اساطیری را
به بهار
پیشکش می کنند:
بهار محزون سرزمین خورشید.
شکوفه ها طلوع کرده اند
چونان شاعران پارسی گوی بلخ و بخارا
من
در سرگشتگی نام سرای خدایان
با ابرها هم آوازم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر