۱۳۹۶ مرداد ۱۲, پنجشنبه

بیداری


خواب می دیدم 
که چشم هایم 
در اعماق آینه 
تکه تکه شده است. 
و لب هایم 
از عفونت حرف های نگفته 
آماس کرده است 
چشم هایم را باز می کنم 
و به آینه ی شکسته 
خیره می شوم 
چقدر با خویشتن غریبه ام.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر