هستی می تواند خلاصه شود
فقط در چند صفحه ی سیاه و سفید
و واژگانی بلاتکلیف
که آویزان دهان های ما هستند
و گاه حتی
مثل پروانه ای محبوس
توان بیرون پریدن از خیالمان را ندارند.
دلم می خواهد به واژه های معمولی تن بدهم
و آنقدر ساده شوم که از خودم بیرون بزنم.
اینگونه آسوده می شوم.
و آنقدر ساده شوم که از خودم بیرون بزنم.
اینگونه آسوده می شوم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر