درباره : بعد از هزار سال، سرانجام از پیله درآمدم. پروانه ای شده ام با بال های آبی زیبا در دشت جنون. پروازم را زیر باران می بینی؟
بارها و بارها
نه
اصلا مدام
مدام خود را در یکدیگر
جستجو می کنیم
در یکدیگر نقب می زنیم
گمان می کنیم
چیزی از خود در آن دیگری می یابیم.
تشنگی امان نمی دهد
نه!
راهی دگر نیست
آرام می شویم.
واژه
همین کافی ست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر