ماگنولیا خشکید
و آسمان از تشنگی مرد.
و باران از راه نرسید.
این سالِ مرگ
-که جان در نمی بریم از آن-
درست آخر دنیاست.
گنجشککان اندوه
بر شاخه های خشک
نغمه های مرده را
پرپر می کنند
همچون پارچه ای که
تار و پودش از هم گشوده می شود.
در دستان ما
در قلبمان
بگو بدانم
آیا
هرگز سرودی باقی مانده است؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر