آخر شراب
چه می داند از درد آدمی
جز دردی که در سر مینشیند.
علیه خويش قیام می کنم
و خیال خود را
سرکوب می کنم.
به پرواز درنمی آيم.
شراب
آه شراب!
چه می داند از درد آدمی؟!
واژه ها لالند.
درباره : بعد از هزار سال، سرانجام از پیله درآمدم. پروانه ای شده ام با بال های آبی زیبا در دشت جنون. پروازم را زیر باران می بینی؟
آخر شراب
چه می داند از درد آدمی
جز دردی که در سر مینشیند.
علیه خويش قیام می کنم
و خیال خود را
سرکوب می کنم.
به پرواز درنمی آيم.
شراب
آه شراب!
چه می داند از درد آدمی؟!
واژه ها لالند.
«نوروز منی»
شعر و صدای شمس لنگرودی
موسیقی: پیمان خازنی
نوروز منی تو
با جان نو خریده به دیدارت میدوم
شکوفههای توام من
به شور میوه شدن
در هوای تو پر میکشم