دستانم را به
شاخه های نارنج
پیوند زده ام.
بهار که برسد،
من در بهارهای نارنج
می شکفم.
تو از اینجا عبور می کنی،
نفس می کشی
نفس می کشی
در تو پیدا می شوم.
درباره : بعد از هزار سال، سرانجام از پیله درآمدم. پروانه ای شده ام با بال های آبی زیبا در دشت جنون. پروازم را زیر باران می بینی؟