۱۳۹۶ مهر ۲۵, سه‌شنبه

ناکجای رویاها

در دامن خیال، 
هزاران سرزمین افسانه ای 
چونان اسبان وحشی رمیده، 
می تازند و شیهه می کشند. 
در ما هزار یاغی آواز می خوانند. 
راهزنی می کنند 
و غارت می شویم. 
در ما هیاهویی است. 
ما می مانیم وته مانده ی خیالمان. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر