۱۴۰۲ آبان ۲۰, شنبه

رویای تاریک

خواب من باغ شعری بود

شب هنگام

ستاره ها از از گوشه ی آسمان 

آویزان شده بودند

و من 

در گردابی عمیق  گرفتار می شدم

عشق بود، عشق

مهیب و دلهره آور

 گویی که در کهکشان بی انتها

ناپدید می شدم.

آدمی در عشق ذوب می شود

آنسان که ستاره ای ناچیز

در پهنه ی تاریکی.


 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر