درباره : بعد از هزار سال، سرانجام از پیله درآمدم. پروانه ای شده ام با بال های آبی زیبا در دشت جنون. پروازم را زیر باران می بینی؟
گل پاییز
میراث دار اندوه
سر بزیر و ساکت
در رویای باران
آرمیده در آغوش بادهای شمال غربی
چونان ارواح سرگردان
درست همینجاست
و عطر او
مرا به اعماق جنگل مه آلود خواهد برد.
آنجا زمان از حرکت باز می ایستد.
و اندکی خواهم آسود.
آنگاه آتشی باید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر