۱۳۹۸ تیر ۱۷, دوشنبه

ساعت سرد

دلم می خواهد باران ببارد. شبیه همان باران های روزهای کودکی
 که چند روز مدام می بارید. من پشت پنجره بایستم.و یکنواختی اش را تماشا کنم. ابر دلگیر همه جا را بپوشاند.و چند روز خورشید بیرون نیاید.
انگار اگر باران ببارد، تمام دلتنگی ها را می شوید و با خود می برد. 
دلم می خواهد باران ببارد‌ و من ساعت ها به صدایش گوش دهم. تمام آهنگ ها و صداهای عم انگیز را پاک می کند.
دلم برای روزهای سرد بارانی تنگ شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر