۱۳۹۶ مرداد ۲۹, یکشنبه

شب، عاشق شده بود


ما
به چیدن فانوس ها رفته بودیم. 
می دیدی؟!
چطور از دست هامان، 
روشنی چکه می کرد. 
هنوز رد آن شعله ها را 
می توانیم 
توی چشم هامان پیدا کنیم. 
به تاریکی پناه ببریم. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر