۱۳۹۷ اردیبهشت ۳۱, دوشنبه

بیهوده می گویم


قطره قطره
باران می نویسد :گل
نم به نم
دو دیده ی من می نویسد: تو

چه سال پر باران غریبی
چه اندوه دست و دلبازی
که این گونه
سنگ به سنگ
سرم را می شکند، شکوفه می کند
و برگ به برگ
سرانگشتان مرده ام را می تاسد
سیاه می کند
و خود همچون گیاهکی بی پناه
به باد سپرده می شوم
تا در زمهریر ذهن تو زندگی کنم
زاده شوم.

شیرکو بیکس

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر